هر که شيريني فروشد مشتري بر وي بجوشد

شاعر : سعدي

يا مگس را پر ببندد يا عسل را سر بپوشدهر که شيريني فروشد مشتري بر وي بجوشد
هر که درمان مي‌پذيرد يا نصيحت مي‌نيوشدهمچنان عاشق نباشد ور بود صادق نباشد
ور حريف مجلست را زهر فرمايي بنوشدگر مطيع خدمتت را کفر فرمايي بگويد
گل به دستت خوبرويي پيش يوسف مي‌فروشدشمع پيشت روشنايي نزد آتش مي‌نمايد
هر که مقصودش تو باشي تا نفس دارد بکوشدسود بازرگان دريا بي‌خطر ممکن نگردد
وين عجب کاندر زمستان برگ‌هاي تر بخوشدبرگ چشمم مي‌نخوشد در زمستان فراقت
همچنان ناپخته باشد هر که بر آتش نجوشدهر که معشوقي ندارد عمر ضايع مي‌گذارد
هم گلي ديدست سعدي تا چو بلبل مي‌خروشدتا غمي پنهان نباشد رقتي پيدا نگردد